English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (922 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
What foreign language do you know? U کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
What foreign language do you speak ? U با کدام زبان خارجی آشناهستید ؟
Do you know the definition (meaning) of this word? U تعریف این لغت رامی دانید ؟
We speake the same language. we are on the same wavelength. we understand each other. U زبان همدیگر رامی فهمیم
polarities U بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarity U بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
To perfect oneself in a foreign language . U معلومات خودرا در یک زبان خارجی کامل کردن
As you deen it advisable . As you think fit . U هر طور که می دانید
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
which one U کدام یک کدام یکی
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
sagittarii U رامی
sagittarius U رامی
docility U رامی
obedience U رامی
ramie U رامی
mansuetude U حلم رامی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
I am thinking of your own good. U من خو بی شما رامی خواهم
canasta U نوعی بازی رامی
rummy U بازی ورق رامی
Water lays the dust. U آب گرد وخاک رامی خواباند
My shoes pinch. U کفشها پایم رامی زند
This is precisely ( exactly) what I wanted to know . U همین رامی خواستم بدانم
Even a fool knows this . U یک احمق هم این رامی داند
his sight could p darkness U بینایی وی تاریکی رامی شکافت
slater U کسی که پوست خام رامی تراشد
cribbage U یکجور بازی ورق شبیه رامی
gin rummy U نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
The sun rays dazzle (hit) the eyes. U نور آفتاب چشم رامی زند
Do you move in high circles ? U آیا مقامات عالی رامی شناسید ؟
His action is in the nature of sour grapes. U اززور پسی اینکار رامی کند
autobiographer U کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
Can you reckon the cost of the trip? U هزینه سفر رامی توانی حساب کنی ؟
trainbearer U کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
Several people could be accommodated in this room. U چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
peak voltmeter U ولتمتری که مقدار برداری رامی سنجد ولتمتر پیک
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
pellagra U یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
parbuckle U طناب دولاکه بان چلیک یاچیزدیگر رامی غلتانند باطناب غلتاندن
epicanthus U لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
wherefrom U از کدام
what U کدام
ilka U هر کدام
any U کدام
which U کدام
condensation cloud U ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
whichsoever U هر کدام که هریک که
which way are you going? U از کدام راه
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
On what day? U در کدام روز؟
whichever U هر کدام که هریک که
what instrument can you play? U کدام ساز را ...
Whichever she chooses . U هر کدام را که انتخاب کند
Pick, what you like [want] ! U هر کدام را می خواهی بردار!
which way [to go] ? U به کدام طرف [برویم] ؟
what is your preference U کدام را میل دارید
Which of your tunes shall I dance?. <proverb> U به کدام سازت برقصم ؟.
ana U ازهر کدام بمقدار مساوی
to which side do I have to turn? U به کدام طرف باید بپیچم؟
stumps U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
what is the score U هر کدام چند بازی داریم
stumped U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stump U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
whichever is the sooner U هر کدام که زودتر رخ بدهد [قانون]
Where the hell is he? U او [مرد] کدام گوری است؟
stumping U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
None of the boys ( children ) came . U هیچ کدام از بچه هانیامدند
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کدام است؟
Which bank do you bank with? U با کدام بانک کار می کنید؟
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Which bank do you bank with? U در کدام بانک حساب دارید؟
What can one do about it? U چاره کدام است ( چیست ) ؟
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic U زبان تازی زبان عربی
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib U چرب زبان زبان دار
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Which is the best way to Tehran ? U بهترین راه به تهران کدام است ؟
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
Which bus goes to the town centre? U کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
What's your insurance company? U شرکت بیمه شما کدام است؟
I dont know ( dont have the faintest idea) where the hell she has gone . U نمی دانم کدام گوری رفته است
what is your nationality U ملیت شما چیست از کدام ملت هستید
What platform does the train to York leave from? U قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
What platform does the train from York arrive at? U قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
Which son of a bitch (son of a gun)did it? U کار کدام شیر پاک خورده ای است ؟
Which is the odd one out? <idiom> U کدام نسبت به همه در گروه نامشابه است؟
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
boxes U هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
box U هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
field U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
Which bus do I take for the opera? U برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
pound cake U کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
national component U هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
Which bus do I take to Victoria Station? U کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
toolkit software U بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
cluster mill U فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
exotic U خارجی
foreign U خارجی
extraneous U خارجی
outside U خارجی
external U خارجی
outsides U خارجی
extras U خارجی
externals U خارجی
peripheral U خارجی
extra- U خارجی
extern U خارجی
exogenous U خارجی
abextra U خارجی
gringos U خارجی
gringo U خارجی
outward U خارجی
exosphere U خارجی
exoteric U خارجی
oversea U خارجی
extra U خارجی
alien U خارجی
aliens U خارجی
international line U خط خارجی
outsiders U خارجی
exteriors U خارجی
outer U خارجی
exterior U خارجی
outsider U خارجی
outboard U خارجی
oxtongue U گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
externalities U پی امدهای خارجی
external variable U متغیر خارجی
externalization U خارجی کردن
external memory U حافظه خارجی
exteroceptive U محرک خارجی
external storage U حافظه خارجی
external operation U عملیات خارجی
external storage U انباره خارجی
external sort U جورکردن خارجی
external security U امنیت خارجی
external reperence U ارجاع خارجی
outer planets U سیارات خارجی
external reference U ارجاع خارجی
external store U انباره خارجی
external symbol U علامت خارجی
outness U کیفیت خارجی
external menory U حافظه خارجی
external thread U دنده خارجی
external transaction U معاملات خارجی
external reference U مرجع خارجی
external pressure U فشار خارجی
externalities U اثرات خارجی
extrinsic U بیرونی خارجی
foreign particle U جسم خارجی
foreign policy U سیاست خارجی
foreign reserves U ذخائر خارجی
foreign trade U بازرگانی خارجی
foreign trade U تجارت خارجی
outboard profile U نیمرخ خارجی
Recent search history Forum search
1Vintage style
1tink and grow rich
1affixation
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
1 just got to figure out where to headمعنی این عبارت چیست؟
2مهرآسا
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com